بدعتهای اهلکتاب (قرآن)در این مقاله به بررسی آیاتی که در مورد بدعتهای اهل کتاب هست خواهیم پرداخت. ۱ - تعمد بر بدعتگذاریوان منهم لفریقا یلو ن السنتهم بالکتـب لتحسبوه من الکتـب وما هو من الکتـب ویقولون هو من عند الله وما هو من عند الله ویقولون علی الله الکذب و هم یعلمون. «در میان آنها (یهود) کسانی هستند که به هنگام تلاوت کتاب (خدا)، زبان خود را چنان میگردانند که گمان کنید (آنچه را میخوانند،) از کتاب (خدا) است، در حالی که از کتاب (خدا) نیست! (و با صراحت) میگویند: آن از طرف خداست! با اینکه از طرف خدا نیست، و به خدا دروغ میبندند در حالی که میدانند!». ۱.۱ - شان نزولمرحوم طبرسی در مجمع البیان از بعضی نقل میکند که این آیه نیز درباره گروهی از علماء یهود نازل شده که با دست خود چیزهائی بر خلاف آنچه در تورات آمده بود درباره صفات پیامبر اسلام مینوشتند و آن را به خدا نسبت میدادند (و با زبان خود حقائق تورات را تحریف میکردند) ابو الفتوح رازی نام کعب بن اشرف و حی بن اخطب و بعضی دیگر از علمای آنها را در اینجا به خصوص ذکر میکند. ۱.۲ - رسوائی تحریفگرانباز در این آیه سخن از بخش دیگری از خلافکاریهای بعضی از علمای اهل کتاب است، میفرماید: بعضی از آنها زبان خود را به هنگام تلاوت کتاب خدا چنان میپیچند و منحرف میکنند که گمان کنید آنچه را میخوانند از کتاب خدا است در حالی که از کتاب الهی نیست (و ان منهم لفریقا یلون السنتهم بالکتاب لتحسبوه من الکتاب و ما هو من الکتاب). ۲ - نقض تعهدات اجتماعیومن اهل الکتـب من ان تامنه بقنطار یؤده الیک ومنهم من ان تامنه بدینار لایؤده الیک الا مادمت علیه قآئما ذلک بانهم قالوا لیس علینا فی الامیین سبیل ویقولون علی الله الکذب وهم یعلمون. «و در میان اهل کتاب، کسانی هستند که اگر ثروت زیادی به رسم امانت به آنها بسپاری، به تو باز میگردانند، و کسانی هستند که اگر یک دینار هم به آنان بسپاری، به تو بازنمیگردانند، مگر تا زمانی که بالای سر آنها ایستاده (و بر آنها مسلط) باشی! این به خاطر آن است که میگویند: ما در برابر امیین (غیر یهود)، مسؤول نیستیم. و بر خدا دروغ میبندند، در حالی که میدانند (این سخن دروغ است)». ۱.۱ - شان نزولاین آیه درباره دو نفر از یهود نازل گردیده که یکی امین و درستکار و دیگری خائن و پست بود نفر اول (عبدالله بن سلام) بود که مرد ثروتمندی ۱۲۰۰ اوقیه طلا نزد او به امانت گذارد عبدالله همه آن را به موقع به صاحبش رد کرد و به واسطه امانتداری خداوند او را در آیه فوق میستاید نفر دوم (فنحاص بن عازورا) است که مردی از قریش یک دینار به او امانت سپرد (فنحاص) در آن خیانت کرد خدا او را به واسطه خیانت در امانت نکوهش میکند. بعضی گفتهاند که منظور در جمله اول جمعی از نصاری بودند و اما کسانی که خیانت در امانت نمودند یهود میباشند اگر هر دو هم مراد باشد مانعی ندارد زیرا میدانیم گرچه غالب آیات قرآن در مورد خاص نازل شده اما جنبه عمومی دارد و به اصطلاح مورد مخصص نخواهد بود. ۳ - تصاحب امانتهاومن اهل الکتـب من ان تامنه بقنطار یؤده الیک ومنهم من ان تامنه بدینار لایؤده الیک الا مادمت علیه قآئما ذلک بانهم قالوا لیس علینا فی الامیین سبیل ویقولون علی الله الکذب وهم یعلمون. ۳.۱ - خائنان اهل کتابآیات فوق چهره دیگری از اهل کتاب را مشخص میکند، زیرا جمعی از یهود عقیده داشتند که مسؤول حفظ امانتهای دیگران نیستند حتی حق دارند امانات آنها را تملک کنند منطق آنها این بود که میگفتند ما اهل کتابیم، و پیامبر الهی و کتاب آسمانی او در میان ما بوده است، بنابراین اموال دیگران برای ما احترامی ندارد، ولی همه اهل کتاب با این طرز تفکر غیر انسانی موافق نبودند، بلکه گروهی از آنان خود را موظف به پرداخت حقوق دیگران میدانستند. در نخستین آیه مورد بحث، قرآن به هر دو گروه اشاره کرده، حق هر کدام را ادا میکند، میفرماید: (در میان اهل کتاب کسانی هستند که اگر ثروت زیادی به رسم امانت به آنها بسپاری به تو باز میگردانند (و به عکس) کسانی هستند که اگر یک دینار به عنوان امانت به آنها بسپاری به تو باز نمیگردانند مگر تا زمانی که بالای سر آنها ایستاده (و بر آنها مسلط) باشی) (و من اهل الکتاب من ان تامنه بقنطار یؤ ده الیک و منهم من ان تامنه بدینار لایؤده الیک الا ما دمت علیه قائما). ۴ - بدعتگذاری علمای اهل کتابفویل للذین یکتبون الکتـب بایدیهم ثم یقولون هـذا من عند الله... «وای بر آنها که مطالبی با دست خود مینویسند سپس میگویند: از طرف خدا است تا به بهای کمی آن را بفروشند، وای بر آنها از آنچه با دست خود نوشتند، و وای بر آنها از آنچه از این راه به دست میآورند!». ۱.۱ - شان نزولهنگامی که پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلّم مبعوث شد، و اوصاف او را با آنچه در تورات آمده بود مطابق دیدند ترسیدند که در صورت روشن شدن این واقعیت منافع آنها در خطر قرار گیرد، لذا بجای اوصاف واقعی مذکور در تورات، صفاتی بر ضد آن نوشتند. عوام یهود که تا آن زمان کم و بیش صفات واقعی او را شنیده بودند، از علمای خود میپرسیدند آیا این همان پیامبر موعود نیست که بشارت ظهور او را میدادید؟ آنها آیات تحریف شده تورات را بر آنها میخواندند تا به این وسیله قانع شوند. ۵ - پانویس۶ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۶، ص۱۷۷، برگرفته از مقاله «بدعتهای اهلکتاب». منابع اين صفحه : فرهنگ قرآن
|